بهش گفتم

بهش گفتم چون دوستم داری بهم نیاز داری

یا چون بهم نیاز داری دوستم داری؟

بعد ازسکوتش خندید وگفت جمله ی قشنگیه!

ولی... چراهیچوقت به جمله ی قشنگم پاسخ نداد؟

اما... اگه اون یه روزی این سوال روازم می پرسید

بهش می گفتم: چون دوست دارم بی نیازترین آدم شهره زمینم



برچسب‌ها: <-TagName->
پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:,19:2به قلم: حميد منصوري ™           
دلم برای باران تنگ شده است

 

دلم برای باران تنگ شده است دلم برای صدای قطره هایش تنگ شده است

دلم تنگ است برای پرسه در زیر باران .بارانی که به من آموخت رسم زندگی را

دلم تنگ است برای صدای غرش آسمان برای ابرهای سیاه سرگردان

در آن روزها بارانی بود برای قدم زدن در زیر آن و خالی کردن دل های پر از غم

مدتی است که دیگر نه بارانی است و نه ابری این روزها تنها یک قلب است که پر از درد دل است

نمی داند درد دلش را به چه کسی بگوید پس ای باران ببار که درد دلم را به تو بگویم

بگذار من نیز مانند تو و همراه با تو ببارم ببار تا خالی شوم

 



برچسب‌ها: <-TagName->
دو شنبه 18 دی 1391برچسب:,22:12به قلم: حميد منصوري ™           
ادامه داستان عشق اول ،شكست اخر

برای سارا خواستگار اومده بود یکی از فامیلای دورشون ،همه چی برام کابوس شده بود هیچی رو باور نمیکردم دنیام سیاه شده بود همه روزای خوب خاطره شده بود و داشتم حسرتشونو میخوردم،ای خدا کاش گناهمو بهم میگفتی که حداقل بدونم چه کار اشتباهی کردم که این سزاشه ،چند روز بعد خواستگار سارارو دیدم داشتن میرفتن با خانواده ساراصحبت کنن دلم میخواست پسررو بکشم ولی یه لحظه به خودم گفتم،خدا داره منو امتحان میکنه من باید سر بلند از این امتحان بیام بیرون باید با مشکلات بسازم ،فردای اون روز سمیه بهم اس داد که بابام دیشب داشت سارارو میکشت دلیلشو پرسیدم که بهم گفت به خواستگارش جواب رد داده مونده بودم به خاطر سارا گریه کنم یا به خاطر کارش خوشحال باشم



برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
دو شنبه 18 دی 1391برچسب:,13:32به قلم: حميد منصوري ™           
داستان عشق اول ،شكست اخر

همه داستان از جایی شروع شد که یه خانواده جدید اومد تو محل ما که دوتا دختر هم داشتن به اسم سارا و سمیه سارا 17 سالش بود سمیه 22 خانواده فقیری بودن وکاری به کار کسی نداشتن خلاصه من هر روز

 

 

                                                           

                           حتما نگاه كنيد



برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
دو شنبه 18 دی 1391برچسب:,13:24به قلم: حميد منصوري ™           

می دونست دلم اسیره ولی رفت / می دونست گریه ام می گیره ولی رفت
می دونست تنهایی سخته ، می دونست / می تونست باهام بمونه ، نتونست
می دونست دلم شکسته ولی رفت / غم اون تو دل نشسته ولی رفت



برچسب‌ها: <-TagName->
یک شنبه 17 دی 1391برچسب:,19:36به قلم: حميد منصوري ™           
خدايااااا

خدایا عاصی و خسته به درگاه تو رو کردم

 
نماز عشق را آخر به خون دل وضو کردم

دلم دیگر به جان آمد در این شبهای تنهایی

 
بیا بشنو تو فریادی که پنهان در گلو کردم



برچسب‌ها: <-TagName->
شنبه 16 دی 1391برچسب:,21:42به قلم: حميد منصوري ™           

اما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است

زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزار دهنده ای است .

تنها خوشبخت بودن ، در بهشت

تنها بودن سخت تر از کویر است




برچسب‌ها: <-TagName->
شنبه 16 دی 1391برچسب:,21:21به قلم: حميد منصوري ™           

بسوز ای دل که امروز اربعین است/عزای پور ختم المرسلین است

 

قیام کربلایش تا قیامت/سراسر درس، بهر مسلمین است

 

اربعين حسینی تسلیت باد

 



برچسب‌ها: <-TagName->
چهار شنبه 13 دی 1391برچسب:,22:28به قلم: حميد منصوري ™           
گریز از عشق

اگر عشق نقطه ای دور از دسترس باشد حرفی نیست.

اگر عشق همچو افسانه باشد حرفی نیست.

اما چرا دروغ وقتی عشق حسی است که از درون تو بر می خیزد

پس چه بهانه ایست که می گویند عشق در من نشکفت

به چه معنی است که می گویند من نتوانم عاشق شدن؟!؟

حرف من و تو بهانه هاییست که دوست داریم بسازیم تا بتوانیم از انسانیت بگریزیم.

چون د ر این  قر ن حیله  و دود و   ماشین  دیگر  حسی  ناب  متو لد نمیشود تا انسا نیتی   زاد ه  شود  ا ز نو.

چون  در ا ین  قرن  انسا نیت   بهایی  ندارد.

و همچون کالایی بی ارزش با همان دستهایی که آغشته به خون عشق است حراج میشود

این سوال را برای اولین بار از خود بپرس

آیا به خدا ایمان دارم؟

 

 



برچسب‌ها: <-TagName->
جمعه 8 دی 1391برچسب:,11:35به قلم: حميد منصوري ™           
کاشکی نبودی

یکی بود تو قصمون وفا نکرد  ر فت و پشت سرشم نگاه نکرد

یکی بود زندگیشو هوسس وزوندآبروش رفت و دیگه اینجا نموند

یکی بود یکی نبود و یک پری یه بغل عاشقی های سرسری

کی بود اون که طاقت گریه نداشت عاشق هوس شد و تنهام گذاشت

کی بود کی بود اون تو بودی کاشکی از اول نبودی

شاید باید می فهمیدم که قلب تو پر از ریاست

دوست دارم گفتن تو درست مثل باد هواست



برچسب‌ها: <-TagName->
یک شنبه 3 دی 1391برچسب:,18:50به قلم: حميد منصوري ™